حر،جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۶۳۱۰۱
در مجالس عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) نباید فقط به عزاداری و گریه اکتفا کنیم! هرشب از شب های محرم به یکی از شهیدان کربلا اختصاص دارد که باید از هر یک از شهدای کربلا یک درس بگیریم.
شب اول شب مسلم بن عقیل نخستین شهید کربلا می باشد. مسلم الگوی محبت و وفاست، او عاشقی دلباخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین علیه السلام دست برنداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شب دوم ورود به کربلا و نماد پایداری است، امام حسین روز دوم محرم سال ۶۱ ه ق به سرزمین کربلا وارد شد. اباعبدالله از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی رو به رو شد، از بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن. بااین حال از ادامه راه منصرف نشد و همچنان اینک رای ورزید، حسین علیه السلام آموزگار پایداری است.
شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها دردانه حسین بن علی علیه السلام، حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریده پدر به زبان آورده به خوبی میتوان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
شب چهارم حضرت حُر است.حُر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین علیه السلام چنین جایگاه وارستهای نداشت و به گفته خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذابترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
شب پنجم حضرت زهیر است، زهیر الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گُسَست. او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
شب ششم شب حضرت قاسم علیه السلام است، شب نوجوانانِ عاشورایی، وقتی امام حسین سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: "عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل میشوم؟" امام او را به سینه چسباند و فرمود: "فرزندم مرگ را چگونه میبینی"؟ قاسم پاسخ داد: "از عسل شیرینتر!"
شهادت طلبی قاسم و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد، چون حاج قاسم سلیمانی، باید اصلاً شهید میشُـد او(حاج قاسم)
تا بہ مردانگے مَثَل باشد؛
و همیشہ براے قاسـمها
مرگ شیرینتر از عسل باشد...
شب هفتم، بهنام حضرت علی اصغر علیه اسلام، فرزند کوچک امام حسین و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر برای حسین جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بستهاند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین در اندیشه اصغر مباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین علیه السلام بهترین الگوی پایداری و رضایت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان می شود.
شب هشتم متعلق به حضرت علی اکبر علیه السلام است، علی اکبر نخستین فردی بود که از بنی هاشم به میدان رفت، چون غربت پدر را در میان خیل گرگ های خون آشام کوفه می بیند، از میان همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا می کند. او به میدان گام می نهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین قوت بخشد. علی اکبر الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
شب نهم شب حضرت عباس علیه السلام ستاره ۳۴ ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین بار و یاور حسین است. عباس به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواجِ دل انگیزِ آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغِ تشنگی را از یاد برد . ولایتمداری و امام شناسی از ویژگی های حضرت عباس است. ولایتمداری حضرت عباس باید برای همه شیعیان الگو باشد و ایرانیان ایستادن پست سر مقام معظم رهبری در برابر دشمن را از حضرت عباس درس گرفته اند.
حضرت عباس به ما یاد داده است که باید تا پای جان خود در مسیر ولایت ایستاد و ولایت فقیه، ولایت امام زمان و امیرالمومنین بوده، و اعتبار ملت ما به ولایتمداری است. در وصف حضرت عباس آمده که امام صادق علیه السلام درباره ایشان تعبير «نافذ البصيرة» دارد که گوياي عمق بينش و استواري ايمان حضرت عباس در حمايت از امام حسین است.عمق بینش حضرت عباس الگویی برای همه ماست باید با بصیرت زندگی کنیم و همه چیز را به طور دقیق رصدکنیم و بفهمیم و در شناخت دین تلاش کنیم زیرا دین شناسی غیر از دین داری است.
شب دهم عاشورا، شب حسین بن علی علیه السلام الگوی آزادگان جهان، شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین علیه السلام است. اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمیدرخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: محرم حر باز این چه شورش است که در خلق عالم است حضرت عباس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۳۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور محبوسی که خاموش نشد
هر چند تقویمها را ساختهاند تا به ما سال و ماه را یادآوری کنند تا زمان را از دست ندهیم اما این، همه فایده خطکشی سال و ماه نیست. گاه همین خط و نشانهها به ما کمک میکند سری به روایتهای بهجامانده از حوادث و اشخاص در تاریخ بزنیم. وقایع و اشخاصی که برای ما عبرتها و یادآوریهایی با خود دارند. در این میان میتوان مدعی شد تقویم شیعه برای ما بچه مسلمانها، سراسر ذکر و یادآوری است. به همین دلیل بر آن شدیم در مجموعه نوشتههایی، برخی از این یادآوریها و ذکرها را بیاوریم.
مناسبتهای ماه شوال را که مرور میکنی، در برخی روزها بیشتر از بقیه ممکن است مکث کنی. یکی از این روزها، سالروز دستگیری امام کاظم(ع) توسط هارون عباسی است. آنطور که شنیدهایم و میدانیم، آغاز امامت ایشان همزمان با دوران استقرار و ثبات خلافت عباسیان است. سلسلهای که دارای حکام مستبدی بود و به حکومتدارای همراه با خفقان و تهدید و بگیر و ببند، مشهور بودند. طبیعی است در چنین شرایطی، شخصیتی مانند امام موسی کاظم(ع) روز خوش نداشته باشد. بنا به روایتهای تاریخی، علت اصلی اسارت و زندانی کردن امام موسی کاظم(ع)، شهرت امام و دسترسی شیعیان به ایشان و توجه بیسابقه مردم به آن حضرت است. حضرت موسی بن جعفر(ع) در طول دوران امامتش بارها از طرف خلفای عباسی احضار و زندانی شد. در مورد مدت زندانی بودن امام(ع) گزارشهای مختلفی وجود دارد که میتوان گفت مدت آخرین اسارت منتهی به شهادت ایشان چهار تا پنج سال و مجموع اسارت ایشان در دوران زندگیشان، بین 10 تا 12سال است. اگرچه در بسیاری از موارد، امام(ع) در خانه برخی از افراد، محصور و تحت نظر بودند؛ اما در مواردی حکومت عباسی به شکنجه ایشان در زندانهایی مخوف و سیاهچالها میپرداختند که در زیارتنامه حضرت به این موضوع اشاره شده است. بر اساس گزارشی دیگر، هارون گاهی برای تفریح به پشتبامی میرفت که مشرف به زندان بود. روزی به ربیع گفت این پارچه چیست که هر روز آن را داخل زندان میبینم؟ ربیع گفت: پارچه نیست! موسی بن جعفر است که پس از فجر تا هنگام نماز ظهر به سجده میرود. هارون گفت: او از راهبان بنیهاشم است! ربیع از او پرسید: پس چرا در زندان بر وی سختگیری میکنی؟ هارون گفت: چارهای نیست!
نخستینبار امام در زمان خلافت مهدی عباسی از مدینه به بغداد تبعید شد که زمان دقیق آن ذکر نشده است. اما دومین بار به وسیله هارون در ۲۰شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و ۷ ذیالحجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. نفوذ معنوی امام کاظم(ع) در دستگاه حاکم بهحدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین وزیر دولت عباسی، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر(ع) بودند و به دستورات ایشان عمل میکردند. هارون سرانجام در سفری که در سال 179 به خانه خدا رفت، از عظمت معنوی امام و احترام خاصی که ایشان در بین مردم داشت بیش از پیش آگاه شد. او پس از بازگشت به مدینه و زیارت مرقد پیامبر(ص) تصمیم گرفت موسی بن جعفر(ع) را دستگیر و زندانی کند. به دستور هارون در زمان انتقال آن حضرت از مدینه به بصره، کجاوههایی در مسیر همراه با کجاوه امام حرکت کردند تا در طول مسیر از راههای مختلف مسیر خود را تغییر دهند و به این ترتیب مردم ندانند امام را به کجا و با کدام کجاوه بردند. این سیاست برای مأیوس کردن مردم و بیخبری از تبعیدگاه امام(ع) بود، سیاستهایی که نشاندهنده ترس حاکمان مستبد از نور و عظمت این امام بزرگوار بود؛ ترسی که به شهادت ایشان منجر شد. اما تاریخ گواه معتبری برای شکست استبداد و باقی ماندن نور است.
زهره هاشمی